آرتین منآرتین من، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 2 روز سن داره

آرتین... مرد کوچک خانه ما...

زمستان در پاییز

این روزها هوا خیلی سرده.شبها حدود 5 درجه میشه هوا و مرتب هم بارون میاد. دیشب بابا بخاری ها مونو راه اندازی کرد.آرتین هم که عاشق فضولی و اینجور کارها.کیف می کرد و داد میزد : آآآآآ یی ( یعنی بخاری ) ...
30 مهر 1393

سالگرد ازدواجمون

نه بهار باهیچ اردیبهشتی نه تابستان باهیچ شهریوری ونه زمستان باهیچ اسفندی اندازه پاییز به مذاق خیابانها خوش نمى آید. پائیز مهر ی دارد کـه بَردل هـرخیـابان مـی نشیند… سالگرد ازدواجمون در پاییز هزار رنگ مبارک ...
26 مهر 1393

بدون عنوان

دستهایت خیلی قشنگ است. پر از مهر است پر از شور است پر از پاکی ست. دستهایت بوی پاکی می دهد دستهایت بوی سادگی و صداقت می دهد دستهای کوچک و مهربانت را وقتی  دور گردنم حلقه می کنی گویی قشنگترین تاج گلهای دنیا را به گردنم انداخته اند. ...
21 مهر 1393

بدون عنوان

امسال چهار روز پشت سرهم میرم مدرسه و چهارشنبه تعطیلم.آرتین چهار روز میره پیش مامانی و سه روز با منه. اونجا خاله ها و دایی هم هست و کلی نازشو می خرن و باهاش بازی میکنن. و روزهایی که با منه پدرمو در میاره.بعضی وقتها کم میمونه گریه کنم.انتظار داره بشینم پیشش و غذا درست نکنم.کار نکنم. تا میرم آشپزخونه زود میگه : نِن .( یعنی از پله بیا پایین )..... اُ دو ( یعنی بشین کنارم ) . ...
17 مهر 1393

عشق من

تقدیم به آرتین کوچولوی خوشگلم عشق من کودک بمان دنیا بزرگت می کند    بره باشی یا نباشی گرگ گرگت میکند عشق من کودک بمان دنیا مداد رنگی است  بهترین نقاش باشی باز رنگت میکند عشق من کودک بمان دنیا دلت را می زند سخت بیرحم است میدانم که سنگت میکند     ...
13 مهر 1393

آرتین 26 ماهه

اونقدر بانمک حرف  میزنه و اونقدر لغت جدید میگه که یادم نمیمونه اینجا بنویسم. تقریبا بیشتر کلمات رو میگی ویی یه جوری  میفهمونی خوشگلم تغییرات لغتنامه آرتین : عَنچ ( چانه )    -     مون (بینی)    -    آجی (حاجی . به بابایی و بعضی وقتها به بابا میگه )    -    چیسی   ( کیشی .به بابا و من و نیر وبعضی ها میگه )   -  آمان ( حمام )      -   پوسات ( پوشک )    -    نُنُت ( کنترل )   -   نونوچ  ( کنجدهای روی بربری  و تخمهای هندونه)  -   چَسَت ( قشنگ )   -   ای م َ (...
7 مهر 1393
1